مریخی کوچک من!
اینجا مریخ نیست... خانه ی عشق است... اما؛ یک فرشته داریم که مریخی را خوب صحبت میکند... من هم مترجمش هستم... نمیدانید چقدر شیرین است وقتی پانزده ماهه ی زیبا...میگوید...تمام انچه را که میداند... من فدای شکر پاره هایت... مبین؛ گاهی دلم میخواهد.......درسته قورتت دهم....تو هم بدت نمی اید...من میبوسم و تو....شیرین میخندی و چشمانت را میبندی.... و اخر....بوسه ی اعجاب انگیز مهمانم میکنی... گویی دوپینگ کرده ام...برای یک عمر! مریخی نازم...........ترجمه کنم بخشی از کلامت را که وقتی با ان صدای ناز ادا میشود......برای من خوشترین و زیباترین کلام و اهنگ دنیایم میشود....میمیرم برایت! ماما....بابا... اب بده..اب بیده...هرنوع اب و اب می...